×
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲
مه است روی تو یا آفتاب ازین دو کدام است
مزه است لعل لبت یا شراب ازین دو کدام است
دو ابر و خط پشت لبت دو مطلع شوخند
اسیر طور تو من انتخاب ازین دو کدام است
چنان ز بادهٔ شوق تو سرخوشم که ندانم
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۵۹
به شهربند تعلق دمی قرار ندارم
سر مصاحبت اهل این دیار ندارم
دماغ دیدن اغیار و جور یار ندارم
منم که با بد و نیک زمانه کار ندارم
مربی ام بود آب و هوای مملکت عشق
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۱۴
ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته
بود چو مطلع برجسته در زمین شکفته
مجو کدورت اطن زهم نشین شکفته
که هست آینهٔ روی دل جبین شکفته
مرا به پهلوی پر داغ تیر سینه شکافش
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹۵
اگر محاسبه روز حشر در نظر آری
در این دو روزه حیات اینقدر به خود نسپاری