×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۱
بی بخت و یارم مرا از مرگ چشم یاری است
این بخت خواب آلوده را خواب اجل بیداری است
خورشید بیمار تو شد رنگش گواهی میدهد
افتان و خیزان بر زمین از غایت بیماری است
دوری نباشد گر ز من پهلو تهی سازد سگت
[...]
۷ بیت