سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۲ - دستوری طلبیدن فرامرز از فرطورتوش به جهت رفتن
چو این گفته بشنید فرطورتوش
دلش زانده دختر آمدبه جوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۲ - دستوری طلبیدن فرامرز از فرطورتوش به جهت رفتن
چو زو بازگردید فرطورتوش
جوان سرافراز با رای وهوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۳ - طلب کردن کیخسرو،فرامرز را
همی گفت ودستان بدو داد هوش
بسی آفرین کرد بر شیر زوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۶ - زادن سام از دختر فرطورتوش و زادن آذربرزین از دختر شاه کهیلا
از آن دختر شاه فرطورتوش
یکی پورش آمد چو فرخ سروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۷ - نامه نوشتن زال به فرامرز از کار بهمن و جنگ کردن
یکی جوشن نامداران بپوش
اگر جنگ پیش آیدت هم بکوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۷ - نامه نوشتن زال به فرامرز از کار بهمن و جنگ کردن
سوی نیستان آمد از بوی نوش
همی رفت از آن بوی،مردم زهوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷۷ - نامه نوشتن زال به فرامرز از کار بهمن و جنگ کردن
چو فرمان دستان نکردند گوش
به خورشید گفتا که اکنون بکوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۰ - آمدن فرامرز و شبیخون زدن بر لشکر بهمن
یکی سست گشت ویکی دل به جوش
که آمد زناگه به هرسو خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۵ - آمدن بهمن با لشکر به کابل از پی فرامرز به جنگ
بگفت این و لشکر برآمدبه جوش
تو گفتی زمین گشت پولاد پوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۶ - فرستادن بهمن،سیه مرد را بر سر راه فرامرز
زهرکس برآمد همی خون به جوش
زهر دل برآمد به زاری،خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۶ - فرستادن بهمن،سیه مرد را بر سر راه فرامرز
به زور و بزرگی و مردی و هوش
چه با او برابر نباشی،مکوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۸ - گرفتار شدن فرامرز به دست غلامان بهمن
به تندی بر او بانگ زد شاه زوش
بدو گفت کای پیر و بی مغز وهوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۸ - گرفتار شدن فرامرز به دست غلامان بهمن
روان،راه رفتن گرفتیش هوش
به خون،مرگ گفتی که جانا مکوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۸ - گرفتار شدن فرامرز به دست غلامان بهمن
دل بهمن از کار او شد به جوش
برآورد بر لشکر خود خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۸ - گرفتار شدن فرامرز به دست غلامان بهمن
زلشکر برآمد به زاری خروش
زدو دیده،خون دل آمدبه جوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۱ - سبب نظم کتاب
پدر،نام،بهرام،ابن سروش
ملقب به تفتی ایا نیک هوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
به گفتار دانای با فر وهوش
نه بگشادم از غفلت و خواب،گوش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
زهاتف رسیدم ندایی به گوش
به نزدیکم آمد خجسته سروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
از این خواب،یک دم برون آرهوش
همی از دل خود برآور خروش
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش
ایا خالق عقل وادراک وهوش
ابر آستانت برآرم خروش