اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۰ - رفتن مهراج با گرشاسب
بُد از هر سوی میوه داران دگر
بُن اش بر زمین و سوی چرخ سر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را
هم از هر کجا دُر خیزد دگر
بدین مرز باشد بها گیرتر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان
چو شد هفت بار آن بخار از زبر
شد این هفت چرخ از بَرِ یکدگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان
فرازش هواییست روشن دگر
سبک سخت وز هر هوا پاکتر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۴ - نکوهش مذهب دهریان
ز بیخ اندرش تا گل و برگ و بر
به هر سان که شد دانشی بُد دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۴ - نکوهش مذهب دهریان
به هر سان که گشت از نشان وز گهر
دگر دانشی بود نامش دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن
درختی کزو نیز نایدت بر
جز از بهر کندن نشاید دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن
چه دانی که از گیتی آن نیکتر
چه چیز آن که شد باز ناید دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن
دو چیزست اندر جهان نیکتر
جوانی یکی تندرستی دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن
کسی نیست بدبخت وکم بوده تر
ز درویش نادان دل خیره سر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۰ - آمدن گرشاسب به جزیره هرنج
ز کافور وز عنبر وعود تر
ز دینار و یاقوت و دُرّ و گهر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
شکوفه چو بر رشته کرده گهر
درختان چو طاووس بگشاده پر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره
ز هر سو که خورشید گشتی ز بر
همی گشتی آن همچنان سوی خور
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره
نه چندین شگفتست جای دگر
نه زینسان هوای خوش و بوم و بر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۹ - صفت جریزه دیو مردمان
خریدندی آهن به درّ و گهر
نجستندی از بُن جز آهن دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال
همانروز کردند از آن کُه گذر
رسیدند نزد جزیری دگر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۱ - شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت
گِرَد ماده را مادر و نر پدر
از آن کاین دهد شیر و آن کشت و بر
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶۲ - شگفتی جزیره ای که مردم سربینی بریده داشت
چه از کان ارزیز وز سیم و زر
چه ز الماس وز گونه گونه گهر