گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۰ - رفتن مهراج با گرشاسب

 

بُد از هر سوی میوه داران دگر

بُن اش بر زمین و سوی چرخ سر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۱ - دیدن گرشاسب برهمن را

 

هم از هر کجا دُر خیزد دگر

بدین مرز باشد بها گیرتر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

چو شد هفت بار آن بخار از زبر

شد این هفت چرخ از بَرِ یکدگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۳ - دیگر پرسش گرشاسب از سرشت جهان

 

فرازش هواییست روشن دگر

سبک سخت وز هر هوا پاکتر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۴ - نکوهش مذهب دهریان

 

ز بیخ اندرش تا گل و برگ و بر

به هر سان که شد دانشی بُد دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۴ - نکوهش مذهب دهریان

 

به هر سان که گشت از نشان وز گهر

دگر دانشی بود نامش دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن

 

درختی کزو نیز نایدت بر

جز از بهر کندن نشاید دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن

 

چه دانی که از گیتی آن نیکتر

چه چیز آن که شد باز ناید دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن

 

دو چیزست اندر جهان نیکتر

جوانی یکی تندرستی دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن

 

کسی نیست بدبخت وکم بوده تر

ز درویش نادان دل خیره سر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۹ - صفت جزیره دیگر

 

ز دریا کجا عنبر افتد دگر

بر آن یک جزیره بود بیشتر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۰ - آمدن گرشاسب به جزیره هرنج

 

ز کافور وز عنبر وعود تر

ز دینار و یاقوت و دُرّ و گهر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین

 

شکوفه چو بر رشته کرده گهر

درختان چو طاووس بگشاده پر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره

 

ز هر سو که خورشید گشتی ز بر

همی گشتی آن همچنان سوی خور

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۳ - شگفتی دیگر جزیره

 

نه چندین شگفتست جای دگر

نه زینسان هوای خوش و بوم و بر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۶ - به کشتی نشستن

 

همه زین نشان گونه گون جانور

نمودند در آب با یکدگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵۹ - صفت جریزه دیو مردمان

 

خریدندی آهن به درّ و گهر

نجستندی از بُن جز آهن دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۰ - جنگ گرشاسب با اژدها و شگفتی ماهی وال

 

همانروز کردند از آن کُه گذر

رسیدند نزد جزیری دگر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۱ - شگفتی جزیره ای که استرنگ داشت

 

گِرَد ماده را مادر و نر پدر

از آن کاین دهد شیر و آن کشت و بر

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۲ - شگفتی جزیره ای که مردم سربینی بریده داشت

 

چه از کان ارزیز وز سیم و زر

چه ز الماس وز گونه گونه گهر

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۱
sunny dark_mode