گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۱۱ - در « داد و دهش» نگاشته

 

برومند باد آن همایون درخت

که در سایه او توان برد رخت

که از شایه آرایش خوان نهد

که از سایه آسایش جان دهد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۱۲ - به میرزا محمد علی خطر نگارش رفته

 

حرامت بود نان آن کس چشید

که چون سفره ابرو بهم در کشید

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۱۳ - به میرزا جعفر از ری به سمنان نوشته است

 

منال از نزاری که فربه شوی

چو گوئی گزین به شوم به شوی

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۷۲ - حکایت سگ بخشعلی نام جندقی

 

ندانی که چون راه بردم به دوست

هرآنکس که پیش آمدم گفتم اوست

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی

 

تنی را که از رنج کس درد نیست

اگر پور دستان بود مرد نیست

مرا نرم و آسوده چالاک و چست

گریز از دبستان به دستان تست

کنون آمد این روز بد پیش من

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی

 

برادر پی مالش شاخ او

سراغش بدرید و شاماخ او

بر سیمگون موی مشکین کمند

به دندان بخست و به دستان بکند

برخساره و سرش با پای و چنگ

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی

 

برادر که دید آشکار و نهفت

که خواهر پسندد به بیگانه جفت

نگه کن که چون آخته یال جنگ

به خون من اندر فرو برده چنگ

مراین خیره کش مست بی زینهار

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی

 

مرآن ماده آهوی نورسته شاخ

کزو سینه شیر نر شاخ شاخ

درآویخت با من به دندان و چنگ

گران زخمه چون زخم خورده پلنگ

فرو برده چون غمزه خویشتن

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶ - داستانی از دوران کودکی

 

از آن تاب و تیمار و زخم و زیان

به بیغاره در خود نهادم زبان

که ای ناخردمند بی چشم و گوش

سبک سر تنک رای بی مغز و هوش

به شرم از تو فرجام فرزانگی

[...]

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode