منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶ - در مدح سلطان مسعود غزنوی
صنما بی تو دلم هیچ شکیبا نشود
و گر امروز شکیبا شد فردا نشود
یکدل و یکتا خواهم که بوی جمله مرا
و آنکه او چون تو بود، یکدل و یکتا نشود
تجربت کردم و دانا شدم از کار تومن
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰۱
راه مقصود طی از آبله پا نشود
گره از رشته به دندان گهر وا نشود
محفل آرای سخن را طرفی در کارست
طوطی از آینه بی واسطه گویا نشود
عشرت روی زمین در گره دلتنگی است
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰۲
مانع شور جنون سلسله پا نشود
سیل را موج عنان تاب ز دریا نشود
نشد از خنده ظاهر دل پرخون شادان
تلخی باده کم از قهقه مینا نشود
نیست گنجایش اسرا حقیقت دل را
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴
سازوبرگ طرب از ساغر و مینا نشود
شاهدی تا نبود عیش مهیا نشود
بیتو از سیل سرشکی که به مژگان دارم
نیست در عهد من آنشهر که صحرا نشود
بسکه از جوش دلم اشگ بخود مینالد
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸
هر بتی قبله نمای دل دانا نشود
طوطی عقل ز هر آینه گویا نشود
عاشق از جلوهٔ معشوق نمایان گردد
سرو تا سر نکشد فاخته پیدا نشود
بر در دل چه زنی حلقه که این قفل گران
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵
عاشق آنست که در هجر شکیبا نشود
گر شکیبد بشبی باز بفردا نشود
گو بگردن ننهد سلسله زلف بتان
هر که او خواهد دیوانه و شیدا نشود
دیدمش خرقه و دستار بمیخانه گرو
[...]
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۴ - وله
داو را مهر تو از من بدگرجا نشود
بکجا تازد جیحون که بدریا نشود
دل تاج الشعرا بی تو شکیبا نشود
اگر امروز شکیبا شد فردا نشود
ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۲ - شکوۀ دوستانه از ملک الشّعرایِ بهار
ملکا با تو دگر دوستیِ ما نشود
بعد اگر شد شده است ، امّا حالا نشود
بنشسته است غباری ز تو در خاطر من
که بدین زودی از خاطر من پا نشود
دلم از طیبت پررَیبَتِ تو سخت گرفت
[...]
فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سرودهها » شمارهٔ ۷ - ایران - اسلام
مسجد ار باید امروز کلیسا نشود
یا وطن فردا منزلگهِ ترسا نشود
سبحه زنّار و حرم دیر به جبرا نشود
شورِ اسلامی بایست، ولی تا نشود