گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۱ - قصه تحفه مغنیه

 

تاجری می گذشت در بغداد

رهگذارش به خان برده فتاد

زان طرف بانگی آمدش در گوش

که همی گفت مرد برده فروش

کو حریفی مقامر و چالاک

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۲ - خریدن تاجر تحفه را و به خانه بردن و جذبه رسیدن مر او را

 

تاجر القصه شد عزایم خوان

بهر تسخیر آن پری سوی خان

دیده چون از رخش منور یافت

دیده را از شنیده بهتر یافت

دید ماهی عجب رباینده

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۳ - رسیدن شیخ بزرگوار سری سقطی قدس الله تعالی سره به سر وقت تحفه و آگاهی یافتن از حالی وی

 

هم در آن وقت ها سری سقطی

آن سریع طریق حق نه بطی

یک شبی وقت خویش باز نیافت

لذت سجده نیاز نیافت

قبضی آمد پدیدش اندر دل

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۴ - به هم رسیدن شیخ سری قدس سره و تاجر و خریداری کردن شیخ سری تحفه را از وی

 

تحفه و شیخ در سخن بودند

رازگوی نو و کهن بودند

تاجر دین و دل ز دست شده

در لگدکوب غصه پست شده

ناگهانی ز در درون آمد

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۵ - قصه ملاقات ذوالنون مصری قدس الله تعالی سره در حرم مکه با آن کنیزک و مقالات ایشان با یکدیگر

 

لقمه ماهی فنا ذوالنون

سالی آمد به عزم حج بیرون

گفت دیدم که در میان طواف

رفت نوری به آسمان ز مطاف

پشت خود را به خانه بنهادم

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۶ - قصه آن جوان معشوق و پیر عاشق

 

بود شوخی نشسته بر لب بام

با فروزان رخی چو ماه تمام

بر شکسته کلاه گوشه ناز

گشته نازش هلاک اهل نیاز

پیری آمد سفید موی شده

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۷ - مناجات شیخ ابوعلی دقاق قدس سره بر بالای منبر

 

کشته عشق بوعلی دقاق

آن در آیین عشقبازی طاق

روزی این درد از دلش زد سر

به مناجات گفت در منبر

کای خداوند آسمان و زمین

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۸ - به بام برآمدن وی قدس سره هر آخر روز و با آفتاب خطاب کردن

 

هم ز وی آورند کآخر کار

چون شد این درد بر دلش بسیار

چهره خور چو زرد فام شدی

شیخ دین بر کنار بام شدی

اشک چون ریختی گهر سفتی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۹ - دیدن بعضی اصحاب بعد از وفات وی را قدس سره به خواب

 

هم ز وی آورند کز اصحاب

دید شخصیتش بعد مرگ به خواب

که بسی شور و بی قراری داشت

گریه و اضطراب و زاری داشت

گفت شیخا چه حالت است تو را

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۰ - در ذکر موت و اهوال آن

 

صرصر مرگ را ببین چه فن است

سر شکن بیخ کن ثمر فکن است

شاخ پیوندها شکسته اوست

بیخ امیدها گسسته اوست

وی فکنده ست ازین درخت بلند

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۱ - اشارة الی قوله علیه السلام من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابن ابی قحافه

 

بود ازین گونه مرده بوبکر

رسته از کید زرق و حیله و مکر

زان چو دیدش نبی که می پیمود

ره درین تیره خاکدان فرمود

هر که خواهد ز خلق کهنه و نو

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۲ - حکایت بر سبیل تمثیل

 

زنگی روی چون در دوزخ

بینیی همچو موری مطبخ

ننمودی به پیش رویش زشت

لاف کافوری ار زدی انگشت

چشم ها گرد و چشمخانه مغاک

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۳ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم مثل المؤمن مثل النحلة لا تأکل الا طبیبا و لا تضع الا طبیبا

 

گفت خیرالبشر رسول خدای

آن فزون از همه به دانش و رای

که بود مؤمن بلند محل

به مثل راست همچو منج عسل

مگس شهد چون رود در باغ

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۴ - مشکل شدن مصاحبت زاغ و کبوتر بر آن حکیم و حل گشتن آن

 

زد حکیمی به طرف باغ قدم

دید زاغ و کبوتری با هم

هر دو فارغ نشسته بر یک شاخ

در زبان آوری به هم گستاخ

مانده حیران به فهم خرده شناس

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۵ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم من تشبه بقوم فهو منهم

 

هر که در زی پاک کیشان است

به حدیث نبی از ایشان است

با تو گویم که زی ایشان چیست

گر توانی به زی ایشان زیست

اتباع شریعت نبوی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۶ - خلاص شدن مسخره فرعونیان از غرقه شدن به واسطه آنکه خود را به صورت موسی علیه السلام برآوردی و مسخرگی کردی

 

زآل فرعون بود ناسره ای

هرزه گو مسخ روی مسخره ای

بود بر صورت کلیم الله

گاه و بیگاه با عصا و کلاه

پیش فرعونیان ز ناسرگی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۷ - اعتذار کردن از اقتصار این دفتر از سلسلة الذهب بر همین مقدار

 

بود در دل چنان که این دفتر

نبود از نصف اولین کمتر

لیک خامه ز جنبش پیوست

چون بدینجا رسید سر بشکست

چرخ اگر باز بگذرد ز ستیز

[...]

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode