کسایی » دیوان اشعار » موی سپید و روی سیاه ...
چون سر من سپید دید بتم
گفت: «تشبیه شیب و سخت عجب»
گفت: «موی سپید و روی سیاه»
همچو روز است در میانهٔ شب

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۶ - در سخای ممدوح گوید
با سرشگ سخای او کس را
ننماید بزرگ رود فرب
یاد کرد از لطیف طبعش بحر
گشت پر در و عنبر اشهب
باگران حلمش آشنا شد کوه
[...]

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷ - در مدح امیر ابویعقوب یوسف بن ناصرالدین سبکتگین
باغ دیبا رخ پرند سلب
لعبگر گشت و لعبهایش عجب
گه دهد آب را زگل خلعت
گاهی از آب لاله را مرکب
گه بهشتی شود پر از حورا
[...]

خواجه عبدالله انصاری » طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات » بخش ۱۴۲ - و من الطبقة الرابعة ایضاً ابراهیم بن احمد بن المولد الصوفی الرقی
لک منی علی البعادنصیب
لم ینله علی الدنوحبیب
فعلی الطرف من سواک حجاب
و علی القلب من هواک رقیب
و فی ناظری هواک و قلبی
[...]

مسعود سعد سلمان » توصیفات » شهرآشوب » شمارهٔ ۴ - صفت دلبر رقاص کند
ای بت پای کوب بازی گر
مایه نزهتی و اصل طرب
گشتن تو به آسمان ماند
چون چنین باشد ای پسر نه عجب
گه گه از روی تو نماید رو
[...]

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
بنماید تو را چو اسطرلاب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نه زمانه ست و چون زمانه همی
شیب پیدا کند همی ز شباب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نیست محراب و بامداد کنند
سوی او روی چون سوی محراب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نیست نقاش و شبه بنگارد
صورت هر چه بیند از هر باب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
صافی آبست و تیره رنگ شود
گر بدو هیچ راه یابد آب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
ماه شکل و چو تافت مهر بر او
آید از نور عکس او مهتاب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
چون هوا روشن و به اندک دم
پر شود روی او ز تیره سحاب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
روشن و راست گو گویی نیست
جز دل و خاطر اولوالالباب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
همچو رای ملک پدید آرد
کژی از راستی خطا ز صواب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
نام او باژگونه آن لفظی است
که بگویند چون خورند شراب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
شاه محمود سیف دولت و دین
که نبیند چو او زمانه به خواب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
آنکه اندر جهان نماند دیو
گر شود خشم او به جای شهاب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
خسروان پیش او کمر بندند
همچو در پیش خسروان حجاب

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - هم در مدح سلطان محمود
چون زمین و فلک به بزم و به رزم
نشناسد مگر درنگ و شتاب
