×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۲۷ - در حرص و شهوت و خشم گوید
عقل و جان تو کدخدای تواند
چار طبع تو چارپای تواند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۱ - در بیان آنکه چون چلبی حسامالدین قدساللّهسره از دنیا نقل کرد خلق جمع شدند و ولد را گفتند که «بجای والد بنشین و شیخی کن. تا اکنون بهانه میکردی که حضرت مولانا قدسنااللّهبسره العزیز چلبی حسامالدین را خلیفه کرده بود. در این حال که او نقل کرد باید که قبول کنی و بهانه نیاوری» و منقاد شدن ولد و قبول کردن شیخی را.
همه حیران فکر و رای تواند
همه بنهاده سر به پای تواند
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵
عاشقانی که مبتلای تواند
پادشاهند چون گدای تواند
حزن یعقوبشان بود زیرا
هر یک ایوب صد بلای تواند
گرچه دارند در درون صد درد
[...]