گنجور

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۶ - التمثیل

 

بد برای بدی برون انداخت

به از این به بگو که داند ساخت

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل سوم » بخش ۴ - حکایت

 

خواجه چون مرد کار را بشناخت

تختۀ علم خود در آب انداخت

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل ششم » بخش ۳ - الضلال المبین

 

آنکه خود را در آب مرده شناخت

موج دریاش هم برون انداخت

شیخ محمود شبستری
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - فی الترجیعات

 

عشق رایات سلطنت افراخت

پس اقالیم عقل غارت ساخت

آن یکی را بسان عود بسوخت

واندگر را مثال چنگ نواخت

شاهد روی پوش حجله غیب

[...]

حسین خوارزمی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ هفتم (در شعر و بیان شاعران) » بخش ۲ - رودکی

 

آن عقیقی میی که هر که بدید

از عقیق گداخته نشناخت

هردو یک جوهرند لیک به طبع

این بیفسرد و آن دگر بگداخت

نابسوده دو دست رنگین کرد

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۸ - رجوع به تمامی تمثیل

 

هستی خویش را در او گم ساخت

هیچ چیزی بغیر او نشناخت

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۲۸ - رجوع به تمامی تمثیل

 

هیچ جز بحر در جهان نشناخت

عشق با هر چه باخت با او باخت

جامی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode