×
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱۱
رفت آن کم بر تو آبی بود
یا سلام مرا جوابی بود
از سر ناز وز سر خوبی
هر دمی با منت عتابی بود
وعدههای خوشم همی دادی
[...]
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۱۲
یاد دارم که روزگاری بود
که مرا پیش غمگساری بود
با لب یار و در بر دلدار
هر زمانیم کار و باری بود
جام عیش مرا نه دردی بود
[...]
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۵
هر شبی با دلی و صد زاری
منم و آب چشم و بیداری
بنماندست آب در جگرم
بس که چشمم کند گهرباری
دل تو از کجا و غم ز کجا؟
[...]
سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۳۱
میشنیدم به حسن چون قمری
چون بدیدم از آن تو خوبتری