گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

گوهر عشق تو را دل صدف است

ناوک درد تو را جان صدف است

بحر اسرار شناسد خود را

شیخ مغرور که بادش به کف است

رخنه تیغ جفایت به سرم

[...]

جامی
 
 
sunny dark_mode