گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳

 

چشم جان بر اثرت می‌دارم

گوش دل بر خبرت می‌دارم

میکنم جای تو در جان، گر چه

گفتی: از دل بدرت می‌دارم

همچو خاکم بدر افگندی و من

[...]

اوحدی
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۶

 

شاد گردم که هر به ایامی

قامتت را ببینم از بامی

بی‌تو کارم به کام دشمن شد

وز دهانت نیافتم کامی

در جدایی تبم گرفت و تو خود

[...]

اوحدی