فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰
داغ عشق صنم لاله عذاری دارم
دل سودا زده جان فگاری دارم
بر دل ای خون جگر نم مرسان بهر خدا
که بدان لوح صفا نقش نگاری دارم
کارم اینست که در راه غمش سربازم
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵
یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم
گر بگویم که چرا می کشدم می کشدم
ساکن خاک در او شده ام لیک چه سود
گرچه دارم صفت صید حرم می کشدم
الم عشق تو دریافته ام می میرم
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸
سرو نازم نشد آگه ز نیازم چه کنم
بکه گویم غم دل آه چه سازم چه کنم
می کنم ناله چو بر زلف گره می بندی
می کند کوتهی عمر درازم چه کنم
بودم از قید جنون رسته نمودی سر زلف
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۹
ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم
غم نداریم اگر بیش و گر کم داریم
نیست یک دم که غمت همدمی ما نکند
همه دم خاطر شاد و دل خرم داریم
غم عشق است که دل را فرحی می بخشد
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۹
در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم
چه کنم آه چه سازم دل پرخون دارم
بر من ای شمع مزن خنده که سرمایه عشق
گر سرشکست و فغان من ز تو افزون دارم
من اسیر غم دل ماندم و مجنون فرسود
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۱
باز در دل ز غم عشق ملالی دارم
چه دهم شرح چه گویم که چه حالی دارم
فکرم اینست که یابم ز بلای تو نجات
الله الله چه بلا فکر محالی دارم
نشأه ساغر وساقی اثر قدرت کیست
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۵
گشت صد پاره بشمشیر جفای تو تنم
گل صد برگ بهار غم عشق تو منم
اشک گلگون و رخ زرد مرا خوار مبین
که اگر سرخ اگر زرد گل این چمنم
با دل خون شده دم می زنم از لطف لبت
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷
عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم
سوی خوبان جفا پیشه گذاری نکنم
کردم از عشق بتان توبه چه خواهد بودن
غایتش این که دگر ناله زاری نکنم
چند بیداد رقیبان بداندیش کشم
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸
دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم
شکر الله ز غم گم شدن او رستم
چشم دارم که شود هستی من صرف غمت
غیر ازین نیست مراد دل من تا هستم
چه کشم بهر می از ساقی دوران منت
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۲
گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن
جور بر عاشق سودا زده خویش مکن
بیش ازین نیست مرا تاب جفاکاری تو
ای جفاکار جفاکاری ازین بیش مکن
نیستم من به همان حال که بودم زین پیش
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵
زین ندامت که نشد خاک درت مسکن من
اشک از چهره جان شست غبار تن من
حیرت لعل تو بردم بلحد نیست عجب
گر شود گلخنی از آتش دل مدفن من
گردباد غم و گرداب بلا نیست شوند
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۶
ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو
این چه عمر است که من می گذرانم بی تو
هر دم از هجر تو حالی دگرم پیش آید
مه من با تو چه گویم که چه سانم بی تو
کرد با من همه کس روز وداع تو وداع
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲
شانه ای گل بخم طره طرار منه
بستر راحت دلهاست درو خار منه
پایمالم مکن ای قامت خم مژگان را
خار زیر قدمم از پی آزار منه
سر آن زلف مکش بی ادب ای مشاطه
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶
قد برافراخته آفت جانی شده ای
رخ برافروخته آشوب جهانی شده ای
غمزه را شیوه مردم کشی آموخته
شوخ مردم کش بی رحم و امانی شده ای
تو و یوسف دو عزیزید که مقبول جهان
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۸
من چه کردم که مرا از نظر انداخته
نظر لطف بجای دگر انداخته
هست بنیاد وفای همه خوبان محکم
تو سبب چیست که این رسم برانداخته
خشک ساز اشک من ای باد که ضایع نشود
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۰
ای که تا یار منی در پی آزار منی
کشم آزار ترا چون نکشم یار منی
سر ز سنگ ستم و تیغ جفایت نکشم
دلبر پر ستم و یار جفاکار منی
دل ز تیر تو تن از داغ تو ذوقی دارد
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۷
در کبودی فلک چون مه من نیست مهی
بر سر هیچ مهی نیست هلال سیهی
روشن از آه نشد ظلمت نومیدی ما
وه که مردیم و نبردیم به وصل تو رهی
چو ربودی دل و دینم عوضی کن بوصال
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۹
مه من بی خبر از حال دل شیدایی
نیست پروای منت آه چه بی پروایی
نیستی از بدی حال فقیران آگه
این نه خوب است که مست می استغنایی
بجفاکاری تو نیست کسی در عالم
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۵
چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی
قدم از بار غم و غصه نگون می سازی
بیش ازین جلوه مده در نظرم دونان را
چند غمهای من از رشک فزون می سازی
وقت شد طوق غم از گردن من برداری
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)
فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۱
یاد دارم که چو آدم شرف خلقت یافت
شد مشرف بقبول و لقد کرمنا
گشت مسجود ملائک ز کمال عزت
کرد در روضه جنت بفراغت مأوا
بی تعب بود میسر همه مقصودش
[...]
![فضولی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/fozooli.gif)