گنجور

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴ - اتمام حجّت کردن حضرت سیدالشهدا (ع)

 

این سخن نبود زمن باشد ز وی

نایی من اوست من هستم چو، نی

وفایی شوشتری
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۸ - آمدن فرشتهٔ ابر به جهت یاری

 

این جفاها را تحمل تا به کی؟

ای یمین قدرت دادار حی

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۷ - واقعهٔ دیر و اسلام آوردن راهب

 

آمد از هاتف ندا در گوش وی

کای مبارک طالع فرخنده پی

نیر تبریزی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۷ - در شهادت حربن یزید ریاحی

 

ناگهانش اسب پی کردند و وی

خود پیاده رزم را افشرد پی

جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۹ - شهادت وهب بن عبدالله

 

کی بصا نع میبرد مصنوع پی

کی کند ادراک نائی فکرنی

جیحون یزدی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۹ - شهادت وهب بن عبدالله

 

زان گره می کشت و می افکند هی

وزعروسش ناله ارجع الی

جیحون یزدی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۴

 

ساقیا لبریز کن ساغر ز می

انتظار باده‌خواران تا به کی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۶

 

یادتان باد ای بدلتان، شورمی

آن اشارت‌های ساقی پی زپی

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۷

 

هشت بر زانو، سر تسلیم من

خواست تا سری ...

عمان سامانی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۳

 

تا کنیم این راه را مستانه طی

هر دو از یک جام خوردستیم می

عمان سامانی
 
 
۱
۱۶
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
sunny dark_mode