×
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵
خوی او از خامکاری کم نکرد
سینهٔ من سوخت چشمش نم نکرد
دشمنان با دشمنان از شرم خلق
آشتی رنگی کنند آنهم نکرد
از مکن گفتن زبانم موی شد
[...]
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید
آنک کار او جز به حق یک دم نکرد
تا به زانو بند اشتر، کم نکرد
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
تن که یک درد مرا مرهم نکرد
همچو موئی گشت و موئی کم نکرد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۷ - در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا کی ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابهها از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابههای دیگر او راستگوتر باشد و امام باشد
مشک را بیهوده حق خوشدم نکرد
بهر حس کرد و پی اخشم نکرد
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۷ - بلندی رفتن نمرود به تماشای سوختن حضرت خلیل ع
نیک ژاژ و کفر خود را کم نکرد
دیو نفس از ملک جانش رم نکرد
صفایی جندقی » دیوان اشعار » رقیهنامه » بخش ۲
کس بهم کیش خود این استم نکرد
این جفاها کس به کافر هم نکرد