گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۳۷ - در اسرار حکایت شمع و پروانه

 

عشق بازی نیست کار هر کسی

کشته گردیدند در این ره بسی

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۳۷ - در اسرار حکایت شمع و پروانه

 

منتو را جویم کنم گردش بسی

تا تو را پیدا کنم درمجلسی

بلند اقبال
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴

 

گر تو خواهی بر امان‌الله رسی

آن امان من بود در مفلسی

باش مفلس در مقام بیکسی

گرچه زری بازجو طبع مسی

صفی علیشاه
 

اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۵ - حکایت الماس و زغال

 

من بکان میرم ز درد ناکسی

تو سر تاج شهنشاهان رسی

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۸ - مرد حر

 

اندر این عالم نیرزی با خسی

تا نیاویزی بدامان کسی

اقبال لاهوری
 

ملک‌الشعرا بهار » مستزادها » مناظرهٔ ادبی (در جواب صادق سرمد از ادبای زمان)

 

گر نو آید در نظر شعر کسی

اختراعی نیست در شعرش بسی

ملک‌الشعرا بهار
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر

 

گرچه ترساندی خلایق را بسی

از تو در خانه نمیترسد کسی

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۷ - نا اهل

 

کاش بر میکند، زین مرزت کسی

کاش میروئید در جایت خسی

پروین اعتصامی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
sunny dark_mode