گنجور

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۳۳ - پایمال آز

 

لانهٔ موران کجا و پیل مست

باید اندر خانهٔ دیگر نشست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن

 

دیگری آهسته نزدش می‌نشست

تا زند بر آن قبای سرخ دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۶ - جان و تن

 

جامه‌اش از خار و سر از سنگ خست

این یکی یکسر درید، آن یک شکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا

 

کاهلی در گوشه‌ای افتاد سست

خسته و رنجور، اما تندرست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۴۸ - جولای خدا

 

خسته کردی زین تنیدن پا و دست

رو بخواب امروز، فردا نیز هست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۳ - خوان کرم

 

آنچه گفتی نیست، یک یک در تو هست

گنجها داری و هستی تنگدست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی

 

چیره‌دستان می‌ربایند آنچه هست

می‌برند آنگه ز دزد کاه، دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۸ - دزد و قاضی

 

دزد اگر شب، گرم یغما کردنست

دزدی حکام، روز روشن است

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا

 

گرچه در نیرنگ سازی داشت دست

بند نیرنگ قضایش دست بست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا

 

گفت باید دید کالا را نخست

ور نه، این بیع و شری ناید درست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۹ - دکان ریا

 

تا شوی بیدار، رفتست آنچه هست

تا بدانی کیستی، رفتی ز دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر

 

بدرهٔ زر دیدم و رفتم ز دست

بی تامل روز را گفتم شب است

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر

 

زن چو از خانه سحرگه رخت بست

خانه دیوانخانه شد، قاضی نشست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر

 

بانگ زد خادم بر او کی خود پرست

قفل مخزن را که دیشب میشکست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر

 

هر که بینی رشته‌ای دارد بدست

هر کجا راهی است، رهپوئیش هست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۲ - روح آزاد

 

عاقبت کان حصن سخت از هم شکست

عالمی بیند همه بالا و پست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - عشق حق

 

رندی، از آتش کف دست تو خست

سوختی، آتش نیفکندی ز دست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای

 

گر تو پیش آری بفضل خویش دست

برگشائی هر گره کایام بست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای

 

ناتوانی زان دهی بر تندرست

تا بداند کآنچه دارد زان تست

پروین اعتصامی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - گل پژمرده

 

وقت این گل میرود حالی ز دست

دیگران را تا شبانگه وقت هست

پروین اعتصامی
 
 
۱
۷۰
۷۱
۷۲
۷۳
sunny dark_mode