گنجور

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار عباسه دربارهٔ نفس

 

هرک این سگ را زبون خویش کرد

گرد کفشش را نیابد هیچ مرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند

 

تو نمی دانی که هرکه زاد، مرد

شد به خاک و هرچ بودش باد برد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت جنید که سر پسرش را بریدند

 

قطرهٔ آب از قدم تا فرق درد

کی تواند کرد با دریا نبرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید

 

گرگ آن خر را بدرید و بخورد

روز دیگر بود تاوان خواست مرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت عابدی که در زمان موسی مشغول ریش خود بود

 

داشت ریشی بس نکو آن نیک مرد

گاه گاهی ریش خود را شانه کرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مستی که مست دیگر را بر مستی ملامت میکرد

 

گفت ای مدبر دو کم بایست خورد

تا چو من می‌رفتی و آزاد و فرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت مفلسی که عاشق ایاز شد و گفتگوی او با محمود

 

گر به نزدیک تو جان بازیست خرد

تو درآ تا خود ببینی دست برد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت عاشقی که قصد کشتن معشوق بیمار را کرد

 

از قضا معشوق آن دل داده مرد

شد چو شاخ خیزران باریک و زرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی معرفت » حکایت پاسبانی عاشق که هیچ نمی‌خفت

 

تو همی زن سر که آن مردان مرد

نوش کردند آنچ می‌بایست کرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی استغنا » حکایت شیخی خرقه‌پوش که عاشق دختر سگبان شد

 

مدت سی سال بودی مرد مرد

این چرا کردی و هرگز این که کرد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » بیان وادی فقر

 

سالکان پخته و مردان مرد

چون فرو رفتند در میدان درد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » گفتهٔ دانای دین هنگام نزع

 

کار آمد حصهٔ مردان مرد

حصهٔ ما گفت آمد، اینت درد

عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » سال پیری راهبر از روحانیانی که نقد از هم می‌ربودند

 

ما کنون آن اشک گرم و آه سرد

می‌بریم از یک دگر در راه درد

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

هیچکس آسان به کنهش پی نبرد

تا بظاهر او یقین از خود نمرد

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳ - در نعت شاه اولیا علی علیه السلام

 

حیدر کرّار گندم را نخورد

زان سبب در ملک معنی او نمرد

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند

 

هر که او اسرار حقّ را فاش کرد

در جهان بیخودی او گشت فرد

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۴۴
sunny dark_mode