عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت سجده نکردن ابلیس بر آدم
سرنهادند آن همه بر روی خاک
لاجرم یک تن ندید آن سر پاک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت مجنون که خاک میبیخت تا لیلی را بیابد
دید مجنون را عزیزی دردناک
کو میان ره گذر میبیخت خاک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی طلب » حکایت مجنون که خاک میبیخت تا لیلی را بیابد
گفت لیلی را کجا یابی ز خاک
کی بود در خاک شارع در پاک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » بیان وادی استغنا
گر بریخت این جملهٔ تنها به خاک
موی حیوانی اگر نبود چه باک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مردی که پسر جوانش به چاه افتاد
کو کنون آن صد هزاران تن زخاک
کو کنون آن صد هزاران جان پاک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود
صد جهان اینجا فرو ریزد به خاک
گر جهان نبود درین وادی چه باک
عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت مفلسی که عاشق پسر پادشاه شد و بدین گناه او را محکوم به مرگ کردند
مهل دادش آن وزیر خشم ناک
تا نهاد او روی خود بر روی خاک
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » پند ارسطاطالیس بر اسکندر هنگام مردن او
از وجود خویش بیرون آی پاک
خاک شو از نیستی بر روی خاک
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتار مردی راهبین هنگام مرگ
آن کفن چون در تنم پوشید پاک
زود تسلیمم کنید آنگه به خاک
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » سال سلیمان از موری لنگ
واپسین خشتی که پیوندد به خاک
منقطع گردد همه اومید پاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند
مهر او بر جان مؤمن هست پاک
میبرم من مهر ایشان را بخاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۸ - نقل نمودن معجزه حضرت امام رضا علیه السلام و بیان آنکه نسب و نسبت ظاهری با مخالفت، بعد و گرفتاریست ونسبت باطن با ارباب هدایت با موافقت رهائی و رستگاری
بود در ره بیشهٔ بس هولناک
صد هزاران تن در او رفته بخاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۰ - قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «ان لحوم بنی فاطمه محرمة علی السباع»
شیری آمد با دو چشم آبناک
روی خود مالید نزد شه بخاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
خود کفن دارم ز عشقش چاک چاک
زانکه این معنی ببردم زیر خاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
کمتر از چوبی نهای ای روح پاک
من ز دست تو کنم این جامه چاک
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۱ - تمثیل در رعایت ادب نمودن، و از عبادت و معرفت غافل نبودن، و مغرور نبودن بطاعت، و تقصیر نمودن در طلب، و تنبیه نمودن حضرت امام جعفر صادق علیه السلام شیخ داود طائی را برعایت ادب
چون شنید از صادق این زد جامه چاک
اوفتاد از گریه و زاری بخاک
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
جملهٔ گلهای رنگارنگ پاک
می فرو ریزد ز شوق تو بخاک
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
زانکه دیو از آتشست و تو زخاک
تو بگیری او بسوزد جمله پاک
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
دوزخ از آتش چنین شد صعبناک
از که دارد آتش سوزنده باک
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
یارب آن خود چه نظر بودست پاک
کآشکارا کرد آدم را ز خاک