ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۷ - حکایت امیری که گرفتار شد و بیان سوء عاقبت ظالم
زیر لت کردند آن خاصان تو
نی هم ایشان بلکه فرزندان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۶ - سوزانیدن زنان هندوان خود را با شوهران
از تو تا سر منزل جانان تو
یکدوگامی پیش نبود جان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۷۶ - سوزانیدن زنان هندوان خود را با شوهران
می کنی جان تا برآید جان تو
ای دریغا درد بیدرمان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۲ - رجوع به حکایت ابراهیم خلیل و اسماعیل ع
تا عیان گردد سر پنهان تو
پرتو اندازد به عالم جان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۳ - خواب دیدن ابراهیم ع که اسماعیل را قربان کند
ای خلیل من بحق جان تو
خواهم آن سر از تو در دامان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۴ - بردن حضرت ابراهیم ع اسماعیل را برای قربانی به صحرای منی
یا که دزدی هست در دکان تو
می رباید هرچه در انبان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۳۷ - خطاب حضرت سیدالشهداء ع با اصحاب کبار خود در شب عاشورا
جسم و جان ما فدای جان تو
هرچه باشد جز یکی قربان تو
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۴۱ - اجازه خواستن حضرت علی اکبر از حضرت برای رفتن به جهاد
ای تو قربانی و من قربان تو
من به قربان لب خندان تو
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش اول - گزیدهای از کرامات و فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) » بخش ۸ - آمدن مردی برای کشتن مولای متقیان وچگونگی آن
عرض کرد ای من فدای جان تو
این تن وجانم بلا گردان تو
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش چهارم » بخش ۸ - در نصیحت اهل غرور و عاقبت امور
خود زح لگیرم بود دهقان تو
مشتری گردد کمین دربان تو
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس
که کنم این جان فدای جان تو
در بلا باشم بلا گردان تو
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۶ - ذکر شهادت زبدهٔ ناس، حضرت ابی الفضل العباس
گفت کای صد چون منی قربان تو
منکه رفتم باد باقی جان تو
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۸ - ذکر شهادت حضرت شاهزاده علی اکبر
واهلم، ای جان فدای جان تو
که کنم این جان بلا گردان تو
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۵ - مکالمهٔ آن حضرت با ذوالجناح
خانه زان توست و ما خود زان تو
جمله سکان افق مهمان تو
صفی علیشاه » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴
آفتاب ای مه نهم پالان تو
بر زنم بر هم سر و سامان تو
جان تو بسته است چون بر نان تو
نانت گیرم تا بر آید جان تو
صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۷ - زبان حال علیا جاه حضرت زهرا(س)
جان زهرا میشود قربان تو
لحظهای دیگر بود مهمان تو
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۷ - در معنی اینکه نظام ملت غیر از آئین صورت نبندد و آئین ملت محمدیه قرآن است
ای گرفتار رسوم ایمان تو
شیوه های کافری زندان تو