بر کران از حرب و ضرب کائنات

چشم او اندر سکون بیند حیات

اندر آه صبحگاه او حیات

تازه از صبح نمودش کائنات

در دل شان آرزوها بی ثبات

مرده زایند از بطون امهات

پیش غیر الله «لا» گفتن حیات

تازه از هنگامهٔ او کائنات

ریز ریز از ضرب او لات و منات

در جهات آزاد از بند جهات

در مقام «لا» نیاساید حیات

سوی الا می خرامد کائنات

فقر مؤمن چیست؟ تسخیر جهات

بنده از تأثیر او مولا صفات

در جهان بی ثبات او را ثبات

مرگ او را از مقامات حیات

فطرت او بی جهات اندر جهات

او حریم و در طوافش کائنات

در مصاف زندگانی بی ثبات

دارد اندر آستین لات و منات

امتان را در جهان بی ثبات

نیست ممکن جز به کراری حیات

برخور از قرآن اگر خواهی ثبات

در ضمیرش دیده ام آب حیات

تو چه دانی علم تفسیر و لغات

«‌خر چه داند قدر حلوای نبات‌»

خلقتش از دیو شد این‌ شوم ذات

کشتن وی زان بود از واجبات