گنجور

عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱ - در حل فال گوید

 

چون ز بهر فال بگشائی کتاب

از عبید آن فال را بشنو جواب

حرف اول را ز سطر هفتمین

بنگر از رای بزرگان سر متاب

از حروف آن حرف کاندر فاتحه است

[...]

عبید زاکانی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱ - در حقیقت احوال خود گوید

 

بیش از این از ملک هر سالی مرا

خرده‌ای از هر کناری آمدی

در وثاقم نان خشک و تره‌ای

در میان بودی چو یاری آمدی

گه گهی هم باده حاضر میشدی

[...]

عبید زاکانی
 
 
sunny dark_mode