گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۷

 

بار غم بنشسته سنگین بر دلم

ناقه کی خیزد به زیر محملم

آخر ز دلازاری شرمی ای فلک

تا به کی ستمکاری شرمی ای فلک

او شهید و ما اسیر اینک به راه

[...]

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۸

 

جنبشت ای آسمان گردد سکون

با چنین دوران شوی یارب نگون

زین پس ار گردی چو ما گردی زبون

زورق خضرات گردد بحر خون

آسمان ای آسمان تا کی ستمکاری

[...]

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode