گنجور

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۱۶

 

بر بساط عشق این شطرنج ذات

سی و دو آمد به بازی کاینات

خانه ها را نیک بین و نیک دان

تا نباشی بر بساطش شاهمات

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۱۷

 

ای «سقاهم ربهم » نام لبت

آب حیوان جرعه جام لبت

روح قدسی دردی آشام لبت

خون عاشق ریختن کام لبت

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۱۹

 

از نسیمت نفخه عیسی دمی است

وز دمش هردم مسیح مریمی است

بر درت هر ذره‌ای جام جمی است

مست عشقت هر نفس در عالمی است

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۲۰

 

پرده از رخسار خود بردار باز

این حکایت را فرو مگذار باز

یوسف مصری شعار آمد پدید

ای عزیزان! بر سر بازار باز

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۲۱

 

ای جهان عشق بی رویت حرام

هردم از ما بر رخ و زلفت سلام

مصحف روی تو می خوانم تمام

مژه و ابرو و زلفینت کلام

نسیمی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » شمارهٔ ۲۲

 

آفتاب مشرق از مغرب زمین

شد پدید از فضل رب العالمین

روز دنیی رفت و آمد یوم دین

چشم حق بین باز کن حق را ببین

نسیمی
 
 
sunny dark_mode