گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۹۳

 

یوسفستان گشت دنیا از نظر پوشیدنم

یک گل بی خار شد عالم زدامن چیدنم

گرد دل می گشت بر گرد جهان گردیدنی

کرد مستغنی ز عالم گرد دل گردیدنم

دوری ره سرمه می کرد استخوانهای مرا

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۷

 

بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دیدنم

بر کباب دل نمک پاشد نگه دزدیدنم

آه کز غم در شب هجران او فریاد را

نالهٔ زنجیر می سازد به خود پیچیدنم

هر دو عالم کفهٔ میزان سزد قدر مرا

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode