گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۵

 

منت ایزد را که عالم خسرو اعظم گرفت

جن و انسش طاعت آوردند و ملک جم گرفت

منت ایزد را که تیغ او چو تیغ صبحدم

بی زمان و هیچ اندیشه هم عالم گرفت

منت ایزد را که همچون خسرو سیارگان

[...]

سید حسن غزنوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۵

 

خط کافر لعل سیراب ترا کم کم گرفت

دیو از دست سلیمان عاقبت خاتم گرفت

شوخ چشمی می برد از پیش کار خویش را

دامن گل را ز دست بلبلان شبنم گرفت

مرکز پرگار دولت دل به دست آوردن است

[...]

صائب تبریزی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۳

 

مطربان را نغمه ی جان بخش زیر و بم گرفت

عاشقان را ناله ی دلسوز در عالم گرفت

مجلس روحانیان را ذوق می در دم گرفت

.....[دل برگ!] ساقی چون ز گردش نم گرفت

وفایی مهابادی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۸ - ترکیب بند

 

چون خرد بر کف قلم در مکتب علم گرفت

دل رموز آموزی از اسرار لایعلم گرفت

در معلم خانه تعلیم اسماء، پیر عقل

کودک آسا بر دهان انگشت لا نعلم گرفت

بر سموات و زمین حمل امانت عرضه شد

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 
 
sunny dark_mode