صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۶ - در مدح قاسم بن الحسن(ع)
باز شد اسپهبد فرو رد را پا در رکیب
برد افسر از سردی نهیب با یک نهیب
هد هد باد بهاری بانشاط و فرو زیب
بر سلیمان حسین آمد عبیر افشان ز جیب
شاهد گل بود متواری دو روزی از حجیب
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۸ - در مدح حضرت موسی بن جعفر(ع)
ای ز شور نشئه دنیای فانی سرگران
سرگران از ساغر سودای صهبای جهان
از جهالت سود را بنموده سودا با زیان
بشنوی تا الرحیل همرهان از کاروان
کن علاج گوش هوش خویش از رنج صنم
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۹ - در مدح حضرت امیرالمومنین(ع)
شام هجران است ای دل دیده امید دار
ای جگر خون شو ز جوی دیده خونبار بار
گریه کن ای چشم چون ابر بهاران زار زار
همچو من ای ناله نالان باش و بر گو یار یار
عاقبت گشتم ز هجر آن بت فرخار خوار
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۴ - در مدح ماه بنیهاشم حضرت عباس(ع)
ای که ناورد دلیران را ندیدی در نبرد
چهرهات از جمله شیران نگردیده زرد
خواهی ار بینی به دوران سپهر لاجورد
کیست هنگام جدل در وقعه ابطال مرد
بین به جنگ قوم کوی مردی عباس را
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء
ای دل غمگین به حال خویش حیرانی چرا؟
با همه جمعیت خاطر پریشانی چرا؟
ز انقلاب عرصه امکان هراسانی چرا؟
همچو بوتیمار سر اندر گریبانی چرا؟
غافلی کاین دردهای بیدوا درمان تست
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۳ - مصیبت حضرت امیرالمومنین(ع)
چون وصی و جانشین احمد ختمی مآب
کرد از شمشیر بن ملجم محاسن را خضاب
ساخت قلب ماسوی را در عزای خود کباب
رهسپار ملک جنت گشت زین دیر خراب
شعله بر جان حسین افروخت چون قلب حسن
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۰ - در مصیبت غریب الغربا(ع)
قبله هفتم رضا چون ار مدینه در بدر شد
عازم ملک خراسان خسرو جن و بشرشد
حضرت روحالامین در عرش اعلی نوحهگر شد
احمد مرسل به جهت دل غمین و دیدهتر شد
آسمان گفتا تقی از جور مامون بیپدر شد
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۴ - در مدح صدیقه طاهره سلام الله علیها
باز شد جبریل عرفان مرکز دل را نزیل
ز آسمان عزم راسخ بهر اثبات و دلیل
در وجوب مدحت محبوبه رب جلیل
بدر افلاک جلالت صدر احفاد خلیل
شمه ایوان عصمت بضعه خیرالانام
[...]