گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۸

 

ای از غم تو هر رگ ما ریشه دگر

هر موی بر سر از تو در اندیشه دگر

رفتم که زیر سایه هر برگ این چمن

خالی کنم به یاد خزان شیشه دگر

جز عشق نیست مسئله آموز کفر و دین

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode