دلم خرقه‌ای دارد از پیر عشق

که گردن نپیچد ز زنجیر عشق

حلالست مالم به فتوای شوق

مباحست خونم به تقریر عشق

هزیمت همان روز شد شاه عقل

[...]

طفل بود در نظر پیر عشق

هر که نگردد سپر تیر عشق

دل چه بود مخزن اسرار شوق

جان که بود شارح تفسیر عشق

هرکه ندارد خبری از سماع

[...]

قبلۀ عشاق چه بود دیر عشق

همچو ما آزاد شو از غیر عشق

می‌روم تا کوی جانان آخر از تأثیر عشق

سالکان را نیست بهتر هادی‌ای از پیر عشق

آسمان لاجوردی رنگ پرنقش و نگار

هست سرلوح سردیباچه تفسیر عشق

خانه کعبه است مروارید قدرش را صدف

[...]

سرگذشتی دارم از تأثیر عشق

نقلی از گیرایی و زنجیر عشق

عاقلان دیوانه تدبیر عشق

عاشقان را خانه در زنجیر عشق

گر در این میدان کشد طفلی کمان

ترسمش گردد نشان تیر عشق

نازم این آب و هوا کز هر طرف

[...]

لابه های آن قتیل تیر عشق

می نشد پذرفته نزد پیر عشق

نک‌ شدم دیوانه‌ از تقریر عشق‌

باید این‌ دیوانه‌ را زنجیر عشق‌

خود کجا یابد زبان تقریر عشق‌

تا بر او نآید مدد از پیر عشق‌

دست‌ قدرت‌، پنجه‌ حق‌، شیر عشق‌

پشت‌ ملّت‌، بازوی دین‌، میر عشق‌

بهر مفهوم است‌ این‌ در سِیر عشق‌

ورنه‌ نبود عقل‌ِ کامل‌ غیر عشق‌

نکته ها مخفی است در تفسیر عشق

گر که داری گوش بر تقریر عشق