فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى
برو زد بانگ و گفتا چه رسیدت
که هوش و گونه از تن برپریدت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو
بد از نیک آن گَهی آید پدیدت
که قفل از کار بگشاید کلیدت
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۵ - شنیدن خسرو از اوصاف شِکر خانمِ اسپهانی (اصفهانی)
که چون من هیچ مهمانی رسیدت؟
بدین رغبت کسی در بر کشیدت؟
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » بسم الله الرحمن الرحیم
بسی کردت طلب اما ندیدت
فتاد اندر پی گفت و شنیدت
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۱۰) حکایت غزالی و ملحد
چو حق میکرد در اوّل پدیدت
نپرسید از تو چون میآفریدت
عطار » اسرارنامه » بخش هفتم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو میگیرد عسس روز سپیدت
شب تاریک چون باشد امیدت؟
عطار » خسرونامه » بخش ۶۶ - رسیدن خسرو و گل با هم و رفتن به روم
ز پرّ پشّه گرصد یک رسیدت
چو نمرود این چه کبر آمد پدیدت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۶ - در نموداری یقین میان جان ودل و فرق در میان اینها
ترا چون نفس سگ کردست صیدت
از آن بستست اندر بند قیدت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
کنون اندر مکان دید دیدت
نه با من با همه گفت و شنیدت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۹ - سؤال کردن سلطان بایزید از منصور از جان و جانان
بده جامی بگو با بایزیدت
چودید اینجایگه این دید دیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید
الا ای دل نمیدانم ز دیدت
ولی ماندم دراین گفت و شنیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
که مائیم اندر اینجا دید دیدت
بهر مجلس یقین گفت و شنیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
بنور تو شده جان عین دیدت
فتاده در پی گفت وشنیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
کسی کو یافت سرّ دید دیدت
حقیقت هم سر و پا او بریدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ولی بر قدریابی تو ز دیدت
که مر نورست مر گفت و شنیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
کسی دیدست جانان دید دیدت
که خود را پیش پا او سر بریدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
حقیقت چون همه جانانست دیدت
همه بین جمله گفتارو شنیدت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
منم واقف شده از دید دیدت
بسی گفتیم از گفت و شنیدت
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۲
چون آکهیی نبینم از توحیدت
سودی نکند بکثرت و تفریدت
هر چیز که آن بنزد ما ایمانست
کفرست بنزدیک تو از تقلیدت