×
منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی
گویی بط سپید جامه به صابون زدهست
کبک دری ساقها در قدح خون زدهست
بر گلتر عندلیب گنج فریدون زدهست
لشکر چین در بهار بر که و هامون زدهست
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۳
ابر نیسان سایه بان بر طارم گردون زده ست
لاله چتر لعل بر فرش زمردگون زده ست
شاهد رعناست لاله کرده گلگون پیرهن
یا دم قتل محبان دامن اندر خون زده ست
نی خطا گفتم ز زیر خاک بعد از مدتی
[...]