گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۱

 

ساقی دگر شراب به جام از سبو مریز

مستم ز چشم تو میم اندر گلومریز

ناسورکرد زخم دل من ز بوی تو

با شانه مشک این همه از چین مومریز

رحمی به بلبل آور ودرگلستان مرو

[...]

بلند اقبال