×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۳
رفتی و چراغ ستم افروخته کردی
دیدی که چه با روز من سوخته کردی
کشتی به جفا شهری و از درد رهاندی
درد همه در جان من اندوخته کردی
از خون اسیران نشود سیر سگ تو
[...]
۵ بیت