گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۷

 

من ای ساقی نه آنم کز می گلرنگ بگریزم

می گلرنگ ده کز عقل پرنیرنگ بگریزم

ز شهرستان هستی رو به کنج نیستی آرم

به صحرای فراخ از گوشه های تنگ بگریزم

چنان از خودپرستان وحشتی دارم که گر بینم

[...]

جامی