گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰۳

 

تا کام ماه یکشب از دیدنش برآمد

بسیار شب چو دزدان از روزنش برآمد

در دشت از آن غزالان گردند گرد مجنون

کز خون دل ریاحین پیرامنش برآمد

من مست پیر دیرم کان گلبن سعادت

[...]

اهلی شیرازی