علمت از جان و مالت از تن تست

آن دو معشوقه این دو دشمن تست

مکش گردن، فلک سیلی زن تست

که گر سیلی خوری در گردن تست

غم دختر که میخ دامن تست

چو طوق آتشین درگردن تست

یقین در نطق من از گفتن تست

دل و جانم در اینجا دیدن تست

چه خواهی کرد صورت دشمن تست

که جان دیدار گنج روشن تست

زمین و آسمان دید تن تست

که اینجاگاه کلّی روشن تست

توئی آدم تمامت مخزن تست

همه پیدا بتو و روشن تست

مشو غافل که غفلت دشمن تست

فتاده بیشکی اندر تن تست

تو هستی بحر و جوهر مخزن تست

در اینجاگاه نور روشن تست

گر کافر از آن کسی که او دشمن تست

بنگر تو به کافری که اندر تن تُست

با کافر رومی تو خصومت چه کنی

چون کافر تو درون پیراهن تُست

با خودمنشین که همنشین رهزن تست

وز خویش ببر که آفت تو تن تست

گفتنی که ز من بدو مسافت چند است

ای دوست ز تو بدو مسافت من تست

زین سیم و زر جهان که پیرامن تست

دانی که چه مقدار نصیب تن تست

آن زر که مفرح دل دوست بود

وان سیم که میخ دیده دشمن تست

ناچار، چو خونم از تن تست

بار دل من به گردن تست

عماد دولت و دین ای وزیر زاده ملک

چه جای زاده که این کار پیشه و فن تست

دلیل صحت نفس و طهارت نسبت

غرارت شرف نفس و خلق احسن تست

عطارد ار چه که باشد به زیرکی مشهور

[...]

نفی و اثبات سنگ و آهن تست

سبب نور شمع روشن تست

بیا بلبل که وقت گفتن تست

چو گل دیدی گه آشفتن تست

بعشق روی گل قولی همی گوی

کزین پس راستی در گفتن تست

مرا بلبل بصد دستان قدسی

[...]

ساقی نظری که دل خوش از دیدن تست

جان شاد ز خوشه چینی خرمن تست

ناگفته دلت ضمیر ما میداند

جام جم عاشقان دل روشن تست

وداع جان و تنم استماع رفتن تست

مرو که گر بروی خون من به گردن تست

زمانه دامنت از دست ما برون مکناد

خدای را نروی دست ما و دامن تست

به کشوری که کس از دوستی نشان ندهد

[...]

درد سر و گردن تو حرز تن تست

اندوه تو صیقل دل روشن تست

گر دردسری کشیده ای نیست عجب

ناموس زمانه بر سر و گردن تست

ای ساده دلی که گفتن حق فن تست

منصور صفت هر که بود دشمن تست

حق گنج بود چو یا بیش پنهان دار

ور فاش کنی خون تو در گردن تست