گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

گرچه هر روزی ز صد ره کم نمی بینم تو را

خون همی گریم اگر یک دم نمی بینم تو را

هر بنا محکم ز سنگ است ای دلت چون سنگ سخت

چون بنای دوستی محکم نمی بینم تو را

عشق شد در دل مقیم ای عقل درد سر ببر

[...]

جامی