گنجور

خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۳۱

 

مِهر تو به مُهر خاتم جم ندهم

وصلت به دم مسیح مریم ندهم

عشقت به هزار باغ خرم ندهم

یکدم غم تو به هر دو عالم ندهم

خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۷۶

 

مهر تو به مهر خاتم جم ندهم

وصلت بدم هیچ مریم ندهم

عشقت بهزار باغ خرم ندهم

یکدم غم تو بهر دو عالم ندهم

خواجه عبدالله انصاری
 

خواجه عبدالله انصاری » مناجات پیر انصار » شمارهٔ ۲۴۳

 

مهر تو به مهر خاتم ندهم

وصلت بدم مسیح مریم ندهم

عشقت به هزار باغ خرم ندهم

یک دم غم تو بهر دو عالم ندهم

خواجه عبدالله انصاری
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۵- سورة الجاثیة » ۱ - النوبة الثالثة

 

مهر تو بمهر خاتم جم ندهم

وصلت بدم مسیح مریم ندهم‌

عشقت بهزار باغ خرم ندهم

یک دم غم تو بهر دو عالم ندهم.

میبدی
 

عطار » مختارنامه » باب سی و سوم: در شكر نمودن از معشوق » شمارهٔ ۱۷

 

رنج تو به صد گنج مسلم ندهم

ملک غم تو به ملکت جم ندهم

چون درد تو درمان دلم خواهد بود

یک ساعته دردت به دو عالم ندهم

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳۳

 

من خاک ترا به چرخ اعظم ندهم

یک ذره غمت بهر دو عالم ندهم

نقش خود را نثار عالم کردم

وز نقش تو من آب به آدم ندهم

مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۳۶

 

من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم

یک موی تو را به هر دو عالم ندهم

گفتم جان را بیار محرم ندهم

از گفتهٔ خود بیش دهم کم ندهم

مولانا
 

جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۴۳

 

من گوهر تو به قیمتی کم ندهم

خاک در تو به ملکت جم ندهم

درد تو به صد هزار مرهم ندهم

یک موی تو را به هر دو عالم ندهم

جلال عضد
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۶

 

من داغ علی به هیچ مرهم ندهم

خاک در او به آب زمزم ندهم

خاک در او ذخیره دارم در چشم

این خاک به خون هر دو عالم ندهم

فیاض لاهیجی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰

 

غم روی تو به عالم ندهم

عین نستانم و این غم ندهم

گر به جان درد پیاپی دهی‌ام

به مداوای دمادم ندهم

گر مرا در حرمت راه دهند

[...]

فروغی بسطامی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

یاد تو دمی به ملکت جم ندهم

نی ملکت جم به ملک عالم ندهم

یک لحظه غمت به بوستان‌های جهان

نی‌نی که به بستان جنان هم ندهم

صغیر اصفهانی