یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست

بردار که بیحاصلی از حاصل ماست

الحمد که چون تو رهنمایی داریم

کز گمشدگانیم که غم منزل ماست

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

پیش از دل و گل چه بود آن حاصل ماست

تا بار غمت نهاده بر محمل ماست

در جستن تو باد هوا حاصل ماست

دایم سر کوی عاشقی منزل ماست

رنگ رخ تو گواه درد دل ماست

هر باطل را که رهگذر بر گل ماست

تو پنداری که منزلش در دل ماست

آنجا که نهاد قبلهٔ مقبل ماست

درد ازل و عشق ابد حاصل ماست

پایهٔ اول اندرو حلم است

کو به تحقیق خواجهٔ علم است

شاه و عالِم که هردو را حلم است

این اولوالامر و آن اولوالعلم است

آن گوهر اصل را، عرض خود دل ماست

آن دل که برون ز کون و کان منزل ماست

این طرفه تراست کین سخن مشکل ماست

پیش از کن و کان چه بود آن حاصل ماست

بیرون ز همه کون درون دل ماست

و ز خلق جهان بیک قدم منزل ماست‌

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

پیش از دل و گل چه بود، آن حاصل ماست‌‌

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

پیش از دل و گل چه بود؟ آن حاصل ماست!

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

پیش از گل و دل چه بود آن حاصل ماست

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

پیش از دل و گل چه بود آن حاصل ماست

محنت همه در نهاد آب و گل ماست

بیش از گل و دل چه بود آن حاصل ماست‌

سرتاسر آفاق جهان از گل ماست

منزلگه نور قدس کلی، دل ماست

افلاک و عناصر و نبات و حیوان

عکسی ز وجود روشن کامل ماست

حقیقت مصطفی اندر دل ماست

یقین کاینجایگه او حاصل ماست

از هر چه بدو میل دل غافل ماست

جز حیرت و حسرت چه دگر حاصل ماست؟

سبحان الله همه خوشیهای جهان

گویی که ز بهر ناخوشی دل ماست

تابر سر کوی عشق تو منزل ماست

سر دو جهان بجمله کشف دل ماست

وانجا که قدمگاه دل مقبل ماست

مطلوب همه جهانیان حاصل ماست

تا بر سر کوی عشق تو منزل ماست

سر دو جهان به جمله کشف دل ماست

و آنجا که قدمگاه دل مقبل ماست

مطلوب همه جهانیان حاصل ماست

افسانه شهر قصه مشکل ماست

دیوانه دهر این دل بیحاصل ماست

بر ما نکند رحم اگر دل دل تست

وز تو نشود سیر اگر دل دل ماست

علم خلقان صدای آن علم است

پیش آن علم و حکم این خلم است

که جان آدمی زنده به علم است

کدامین علم انکش بار حلم است