گنجور

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۸

 

دو هفته شد که ندیدم مه دو هفته خود را

کجا روم به که گویم غم نهفته خود را

درآ ز خواب خوش ای بخت بد مگر بگشایم

به روی همچو مهش چشم شب نخفته خود را

خدای را مکن ای باغبان مضایقه چندان

[...]

جامی