محمد بن مخلد سگزی » قطعه در شکست عمار به دست یعقوب لیث
جز تو نزاد حوا و آدم نکشت
شیر نهادی به دل و بر منشت
معجز پیغمبر مکی تویی
به کنش و به منش و به گوشت
فخر کند عمار روزی بزرگ
[...]
رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲
چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت
نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت
این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند
انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت
عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده
[...]
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۲۳
با کُروز و خرمی، آهو به دشت
می خرامد چون کسی کو مست گشت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱
تا سمو سر برآورید از دشت
گشت زنگار گون همه لب کشت
هر یکی کاردی ز خوان برداشت
تا پزند از سمو طعامک چاشت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۳
زرع و ذرع از بهار شد چو بهشت
زرع کشتست و ذرع گوشهٔ کشت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۲
نیم روزان بر سر ما برگذشت
چون به خاور شد ز ما نادید گشت
دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
بس کس که ز زردشت بگردیده، دگر بار
ناچار کند روی سوی قبلهٔ زردشت
من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران
[...]
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶ - شانزدهسالگی فریدون و آگاهی او از گذشته و سرنوشت پدرش
چو بگذشت از آن بر فریدون دو هشت
ز البرز کوه اندر آمد به دشت
فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷ - کاوهٔ آهنگر و درفش کاویانی و ساخته شدن گرز گاوسر
یکی محضر اکنون بباید نوشت
که جز تخم نیکی سپهبد نکشت
فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱ - پادشاهی فریدون پانصد سال بود
بیاراست گیتی بسان بهشت
به جای گیا سرو گلبن بکشت