گنجور

 
۱
۲
۳
۱۴۴
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲

 

چون تیغ به دست آری، مردم نتوان کشت

نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

این تیغ نه از بهر ستمکاران کردند

انگور نه از بهر نبیذ است به چرخشت

عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده

[...]

۵ بیت
رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۲۳

 

با کُروز و خرمی، آهو به دشت

می خرامد چون کسی کو مست گشت

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱

 

تا سمو سر برآورید از دشت

گشت زنگار گون همه لب کشت

هر یکی کاردی ز خوان برداشت

تا پزند از سمو طعامک چاشت

۲ بیت
رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۳

 

زرع و ذرع از بهار شد چو بهشت

زرع کشتست و ذرع گوشهٔ کشت

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۲

 

نیم روزان بر سر ما برگذشت

چون به خاور شد ز ما نادید گشت

۱ بیت
رودکی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳

 

برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت

بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت

بس کس که ز زردشت بگردیده، دگر بار

ناچار کند روی سوی قبلهٔ زردشت

من سرد نیابم که مرا ز آتش هجران

[...]

۶ بیت
دقیقی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶ - شانزده‌سالگی فریدون و آگاهی او از گذشته و سرنوشت پدرش

 

چو بگذشت از آن بر فریدون دو هشت

ز البرز کوه اندر آمد به دشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷ - کاوهٔ آهنگر و درفش کاویانی و ساخته شدن گرز گاوسر

 

یکی محضر اکنون بباید نوشت

که جز تخم نیکی سپهبد نکشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱

 

بیاراست گیتی بسان بهشت

به جای گیا سرو گلبن بکشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۴

 

سه خورشید رخ را چو باغ بهشت

که موبد چو ایشان صنوبر نکشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

چو بشنید موبد پیام درشت

زمین را ببوسید و بنمود پشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۷

 

چو بستر ز خاکست و بالین ز خشت

درختی چرا باید امروز کشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۳

 

بهاری ست خرم در اردیبهشت

همه خاک عنبر همه زر خشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

چو لشکر منوچهر بر ساده دشت

برون برد آنجا ببد روز هشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۵

 

بدان گه که روشن جهان تیره گشت

طلایه پراگنده بر گرد دشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

چو خورشید تابان ز بالا بگشت

چه آن دژ نمود و چه آن پهن دشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

چنان شد ز بس کشته و خسته دشت

که پوینده را راه دشوار گشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

تنش نقرهٔ سیم و رخ چون بهشت

بر او بر نبینی یک اندام زشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

چو آن کودک خرد پر مایه گشت

بر آن کوه بر روزگاری گذشت

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۳

 

و زان پس منوچهر عهدی نوشت

سراسر ستایش به سان بهشت

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۴۴
 
تعداد کل نتایج: ۲۸۷۵