گنجور

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳

 

مرا هرگه که پندی می‌دهد با چشم تر ناصِح

نهال محنتم را می‌دهد آب دگر ناصح

بس است این سوز در من گر نصیحت نشنود زین بس

به دم هردم نسازد آتشم را تیزتر ناصح

مرا گوید که مردم را به افغان درد سر کم ده

[...]

فضولی