×
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷
ای قامت تو جلوه ده شیوههای حسن
در هر کرشمهٔ تو نهان سد ادای حسن
خواهی بدار و خواه بکش ، ناپسند نیست
مستحسن استهر چه بود اقتضای حسن
سلطان حسن هر چه کند حکم حکم اوست
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۳
در جهان افکندهٔ غوغای حسن
عاشقانرا کردهٔ شیدای حسن
حسن روی تست دریای محیط
ماه رویان شبم دریای حسن
ملک استغنا مسلم مر تراست
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۹
خلقش کند عمارت مهمانسرای حسن
آن نوخطی که ریخته باشد بنای حسن
گر فتنه های حسن تو خوابد عجیب نیست
فرش خوشی است سبزهٔ خط زیر پای حسن
هر دم به ناز بالش دل تکیه می کند
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۶ - در بیان آمدن مرد عارف به تحصیل زاد
جلوه ای فرمود استغنای حسن
دور باش خودنماییهای حسن