×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۴
مرا ز هجر تو امّید زندگانی کو
در آرزوی توام لذّت جوانی کو
اگر نه عمر منی رسم بیوفائی چیست
وگر زمانه نئی شرط مهربانی کو
میان بادیه ی غم ز تشنگی مُردم
[...]
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴
یاقوت لبا، لعل بدخشانی کو؟
و آن راحت روح و راح ریحانی کو؟
گویند حرام در مسلمانی شد
تو میخور و غم مخور مسلمانی کو؟
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۵
دلبرا لذّت جوانی کو
اندرین روز یار جانی کو
عیش و ذوقی که پیش ازین بودی
گر بود نیز شادمانی کو
گر صدت مهربان بود ظاهر
[...]
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۷۲
یاقوت لبا! لعل بدخشانی کو؟
وان راحت روح و راح ریحانی کو؟
گویند حرام در مسلمانی شد
تو می خور و غم مخور، مسلمانی کو؟
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۴
دل از عشق کهن بگرفت از نو دلستانی کو
قفس بر هم شکست این مرغ، خرم بوستانی کو
نگاه گرم آتش در حریف انداز میخواهم
بر این دل کز محبت سرد شد آتش فشانی کو
میدوشینه از سر رفت و یک عالم خمار آمد
[...]