×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۷
یارب که دوش غایب من خانه که بود؟
تشویش این چراغ ز پروانه که بود؟
من مست بوده ام به خرابات عاشقان
آن نازنین به مجلس مستانه که بود؟
باری نبود در دلم امشب نشان صبر
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴
آن مستی تو دوش ز پیمانهٔ که بود
چندین شراب در خم و خمخانهٔ که بود
ای مرغ زود رام که آورد نقل و می
دام فریب آب که و دانهٔ که بود
روشن بسان آتش حسنت می که شد
[...]