×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
همه دام ودد پاسبان منند
مهان جهان کهتران منند
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۴۴
به لهراسب گفت این بتان منند
فروزندهٔ پاک جان منند
منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۰ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی
گفت پندارم کاین دخترکان زان منند
چون دل و چون جگر و چون تن و چون جان منند
تا بباشند بدین رز در مهمان منند
رز، فردوس منست، ایشان رضوان منند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۸ - فی مذمّة اعدائه و حسّاده
باز یاران که نایبان منند
همه چون نورِ دیدگان منند
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۴
این دوستوَشان که دشمن جان منند
در حسرت دانش فراوان منند
دانند هم ایشان که نه مردان منند
این ننگ زنان نه مرد میدان منند
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۱ - آمدن ملائکه سموات به یاری خلیل الرحمن
جمله دریاها به فرمان منند
کوهها لرزان ز توفان منند
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
که امشب همه میهمان منند
زجان و زدل دوستان منند