×
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۳۰ - دَعْ نَفْسَکَ وَ تَعال
پایهٔ عرشش از هوان فارغ
چمن باغش از خزان فارغ
اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۹ - در ذکر معاد و تجرد کلی
به دل آزاد شو، به جان فارغ
پس برون آی ازین جهان فارغ
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۲
مرا دلیست ز تن غافل و ز جان فارغ
به یاد تو ز جهان و جهانیان فارغ
بود یقین و گمان در شهود عشق حجاب
خوشا دلی ز یقین خالی از گمان فارغ
منزهی ز مکان و زمان و بس عجب است
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۸
به سودای تو مشغولم ز غوغای جهان فارغ
ز هجر دائمی ایمن ز وصل جاودان فارغ
بلند و پست و هجر و وصل یکسان ساخته بر خود
ورای نور و ظلمت از زمین و آسمان فارغ
سخن را شسته دفتر بر سر آب فراموشی
[...]