به مهمانی بزم سلطان شدن

نشاید به ره بر پشیمان شدن

حسن چیست از رشح سرگردان شدن

در رخ انموذجی حیران شدن

صلح چیست از ذات خود پنهان شدن

سایه گشتن نیک و بد یکسان شدن

از تو مرا تا به کی بی‌سر و سامان شدن؟

در طلب وصل تو زار و پریشان شدن؟

هر نفسم خون دل ریزی و گویی: مگوی

واقعه‌ای مشکلست: دیدن و نادان شدن

من ز تو درمان دل جستم و دشمن شدی

[...]

سکندر توان و سلیمان شدن

ولی شاه عباس نتوان شدن

باید ار میخواهی ایدل همدم جانان شدن

تن رها کردن بکلی پای تا سر جان شدن

گوهر مقصود اگر جوئی ز عمان وجود

باید از این قطره رستن غرقه عمان شدن

ای گدایانی که شاهان نام دارید از گزاف

[...]

می توانی منکر یزدان شدن

منکر از شأن نبی نتوان شدن