گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۱۴

 

ای دل چو قلم نقش منمّا می باش

فرّاش سراپردهٔ سودا می باش

مانندهٔ پرگار بگرد سر خویش

می گرد به طبع و پای برجا می باش

اوحدالدین کرمانی
 

عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷

 

ای دل، قلم نقش معما می‌باش

فراش سراپردهٔ سودا می‌باش

مانندهٔ پرگار به گرد سر خویش

می‌گرد و به طبع پای بر جا می‌باش

عراقی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۵

 

جانم آن جاست که او گو تنم این جا می باش

ای دلِ شیفته مردانه شکیبا می باش

با تو گر چون سرطان کژ رود ایّام چه باک

تو به اخلاص کمر بسته چو جوزا می باش

نیست آسایشت از سایۀ دیوارِ کسی

[...]

حکیم نزاری
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴

 

به دورِ لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش

به بویِ گُل نفسی همدمِ صبا می‌باش

نگویمت که همه ساله مِی پرستی کن

سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسا می‌باش

چو پیرِ سالِک عشقت به مِی حواله کند

[...]

حافظ
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

گرت هواست که چون جم به سرّ غیب رسی

بیا و همدم جام جهان نما می‌باش

وفا مجوی ز کس ور سخن نمی‌شنوی

به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می‌باش

رضاقلی خان هدایت